بهراد آگه؛ فعال حوزه تولید مواد غذایی
با نگاهی اجمالی به حوزه توزیع مواد غذایی میتوان گفت ماهیت این کسب و کار در حال تغییر و پوستاندازی پیاپی میباشد. امروزه در هر فروشگاهی دستکم یک بارکدخوان وجود دارد که امکان فراهمنسازی داده را در حوزههای مختلف برای ما مهیا میسازد. همچنین شاهد ابزارهای نمایشی و تبلیغاتی متفاوتی هستیم، از تبلیغات محیطی تا سمپلینگ قهوه در مثلا پله نوروز خان در قلب بازار تهران.
این تغییرات متصور چه تحولی در بازار محصولات تندمصرف (FMCG) خواهد بود؟ با مروری بر گذشته و بررسی قصه شکلگیری شبکههای توزیع به صورت یکپارچه در ایران میتوان گفت ما شاهد سه دوره متفاوت در این حوزه بودهایم.
دوره اول، شبکههای توزیع سراسری که بیش از 50 سال قدمت دارند و آغاز به کار این صنعت در ايران به سالهاي پاياني دهه 1340 باز ميگردد که توسط کارخانههای تولیدی و گروههای بزرگ صنعتی برای پخش محصولات این مجموعهها پا به عرصه ظهور نهادند. قطعا شکل گیری این شبکههای توزیع بهدلیل عدم وجود شرکتهای پخش کارآمد در آن زمان صورت گرفته است.
دوره دوم، همزمان با ورود شرکتهای چند ملیتی است. بدون شک حضور شرکتهای چندملیتی در یک بازه زمانی در ایران تحول شگرفی در صنعت توزیع ایجاد کرده است. این شرکتها با جمع آوری دادههای بازار و پیادهسازی علم توزیع نقش بهسزایی در ارتقای صنعت پخش ایران داشتهاند.
دوره سوم، رشد تمرکز فروش در فروشگاههای زنجیرهای است. همانگونه که شاهد هستیم روند بزرگ شدن فروشگاههای زنجیرهای در ایران بصورت فزایندهای رو به رشد است. امروزه حدود 200 هزار فروشگاه خردهفروشی در کشور وجود دارد که سهم فروش فروشگاههای زنجیرهای بین 10 تا 15 درصد کل فروش در ایران است. این رقم در مقایسه با دیگر کشورها، حتی کشور دوست و همسایه ترکیه که بالغ بر 50 الی 60 درصد فروش آن از فروش فروشگاههای زنجیرهای حاصل میشود بسیار ناچیز است. با توجه به روند سریع بزرگ شدن فروشگاههای زنجیرهای و مجهز شدن آنها به سیستمهای هوشمند اطلاعاتی از سویی و سرمایهگذاری شرکتهای تحقیقات بازار و دیگر شرکتهای داخلی و خارجی از سوی دیگر در این حوزه، انتظار میرود شرکتها قادر باشند محصولات خود را به صورت بسیار هدفمندتر و با هزینههای کمتر در بازار هدف خود قرار دهند.
همانگونه که شاهد پیشرفت روز افزون فناوری و تاثیر مستقیم آن بر زندگی فرد فردمان میباشیم، پدیده شبکههای اجتماعی و شیوههای نوین بازاریابی امری اجتنابناپذیر است که متاسفانه در مواردی شاهد عملکرد منفی آن نیز میباشیم. انتظار میرود که در آیندهای نه چندان دور با بازاریابی شبکهای که منتج به فروش اجتماعی میگردد و ورود جدی هوش مصنوعی به این صنعت از سویی و تحول شگرف در شیوههای نوین حمل و نقل که شرکتهای بزرگی چون آمازون با سرمایهگذاری هنگفت سعی در ایجاد انقلاب در این صنعت دارند، میتوان شاهد تحول بزرگ دیگری در زمینه شبکههای توزیع باشیم. قدر مسلم اینکه یکی از نقاط مثبت صنعت توزیع، نیاز مبرم و وابستگی دیگر کسبوکارها فارغ از میزان پیشرفت علم و تکنولوژی به آن میباشد.
به عنوان شرکتی فعال درحوزه محصولات غذایی سلامت محور، میدانیم یکی از دغدغههای اصلی توسعه محصول براساس نیازسنجی مشتری نهایی و نگاه به آخر زنجیره تامین است. در حالی که نگاه سودآوری محور موجب کپیبرداری از محصولات بالاخص در بازارهای با ارزش مالی بالا گشته و با ایجاد جنگ قیمت مانع از نوآوریهای کلان میشود.
امروز نیاز داریم تا شرکتها دوباره جسارت خویش را پیدا کنند و با نیازسنجی درست شروع به خلق و نوآوری در این صنعت کنند. تنها در آن زمان است که میتوانیم ادعا بکنیم قسمت کوچکی از وظیفهای که به عهدهمان بوده است را ایفا کردهایم تا در نهایت محصول در خور نیاز مشتری ایرانی را تولید کرده و به ایشان عرضه نماییم.